برنامه های اجرا شدهبرنامه های سال 1395

سفر به کویر مصر – خور و بیابانک، اصفهان ( ۲۶-۲۷ آذر ۱۳۹۵ )

گزارش برنامه به منطقه کویر مصر

این سفر با برنامه ریزی شرکت خدمات مسافرتی آرند تور تهران صورت پذیرفت، از آقای بابک میرزایی ( تور لیدر )  و همکارانشون کمال تشکر رو دارم.

 از این فضا استفاده می کنم تا تجربیاتی از این سفر رو در اختیار دوستان قرار بدم.

ساعت ۲۲:۰۰ تهران رو به مقصد خور و بیابانک ترک کردیم. مسیر قم-کاشان-خور. حدود ۶۷۰ کیلومتر. پس از معرفی تک تک دوستان در اتوبوس و شناختن همدیگر، حدود ساعت ۰۰:۱۵ در مجتمع رفاهی مارال در مسیر قم – کاشان برای استراحتی کوتاه و صرف شام توقف کردیم. مجتمعی با امکانات مناسب. مسیر طولانی ای در پیش داشتیم و بهترین نردبان برای عبور از این فاصله خواب بود. پس از عبور از کنار شهر کاشان و در جاده کاشان – اصفهان از سمت چپ به طرف انارک تغییر مسیر دادیم. ساعت ۵:۳۰ برای اقامه نماز در مسجد انارک نیم ساعتی توقف کردیم. آفتاب کم کم داشت طلوع می کرد و تصاویر زیبایی را در دوردست ها ایجاد کرده بود. در مسیر به ندرت پلیسراه خواهید دید مگر در سه راهی دامغان و خور و طبس که پاسگاه جندق ( شهر جندق ) نامیده می شود. با توجه به شرایط منطقه، حساسیت های خاصی در این پاسگاه وجود دارد و ماموران وظیفه شناس نیروی انتظامی بازرسی های کاملی از خودروهای عبوری انجام می دهند. کم کم انتظار ورود به خور و بیابانک و شروع برنامه ی دوروزه کویر مصر داشت به پایان می رسید. ساعت حدود ۸:۳۰ وارد شهرستان خور و بیابانک شدیم. در خانه محلی قافله کویر به مدیریت آقای موسوی مستقر شدیم. خانه ای شامل ۶ اتاق با ظرفیت حدود ۴۰ نفر. صبحانه آماده بود، صبحانه سریع صرف شد، وسایل غیر ضرور را در خانه گذاشتیم و سوار اتوبوس شدیم و به سمت کویر مصر حرکت کردیم. حدود ۶۰ کیلومتر تا روستای مصر راه داشتیم. جاده ای آسفالته و مناسب تا روستا ادامه داشت. کمتر از یک ساعت طول کشید که به مصر برسیم. با نزدیک شدن به مصر، نوع پوشش سطحی تغییر می کرد. رمل های شنی کم کم نمایان می شدند. توضیحاتی توسط تورلیدر محترم در مورد وجه تسمیه این روستا داده شد. برای رسیدن به کویر مصر باید روستای مصر را به سمت روستای فرحزاد ترک کنید. ورودیه ۲۵۰۰۰ تومان برای اتوبوس پرداخت گردید. در روستا امکانات مورد نیاز مسافران برای اقامت و … ایجاد شده است. با گذر از روستا به یک مسیر خاکی نسبتا مناسبی رسیدیم که با طی کردن حدود ۲ کیلومتر به منطقه کویر مصر رسیدیم. ساعت ۱۱:۳۰ بود. ۲ ساعت برای گردش در کویر، سافاری و موتور های ATV فرصت داشتیم. منطقه ای زیبا و منحصر به فرد با تپه ها و رمل های شنی. در بالای تپه ای نشستیم و نظاره گر زیبایی های کویر شدیم. موتور های ATV در ادامه برنامه. هر موتور ۲ نفر و هر شخص ۱۰۰۰۰ تومان برای یک هیجان ۵ دقیقه ای اما جالب و در عین حال خطرناک. با بررسی اطلاعات و مناظق دیدنی کویر مصر، نیزار این منطقه در ذهنم قرار گرفت. با فایل GPS ای که داشتم حدود ۳ کیلومتر مسیر تا نیزار داشتیم ولی با توجه به زمان بندی برگشت و وضعیت رمل های شنی، بیشتر از یک ساعت کویر نوردی تا رسیدن به نیزار نیاز بود. با یکی از رانندگان موتور های ATV صحبت کردیم تا ما را به نیزار برساند. ۱۰۰ هزار تومان برای یک موتور. مبلغ زیادی بود و ما نیز ۳ نفر بودیم. من، پسرعموم حامد و پسرخاله ایشون امین مصباح. با صحبتی که شد هر موتور ۷۵ تومان و حرکت به سمت نیزار. با موتور کمی بیشتر از ۱۰ دقیقه تا نیزار طول کشید. در وسط کویر این نیزار با ارتفاع نی های دو نیم متر و آب کف نیزار در نوع خود بی نظیر بود. ده دقیقه ای در آنجا بودیم، عکس انداختیم و با همون موتورها برگشتیم. در مسیر برگشت یکی از موتور ها به دلیل عدم توانایی در حفظ تعادل و گذر از شیب زیاد رمل شنی، چپ شد ولی خدا رو شکر اتفاق خاصی نیافتاد و با یک بررسی فنی، موتور دوباره روشن و مسیر ادامه یافت. قبل از رسیدن به منطقه توقف گروه، از موتور پیاده شدیم تا کمی دور از هیاهو به نظاره کویر بایستیم. کفش هایمان را با پیشنهاد امین درآوردیم تا نرمی شن های کویر را لمس کرده باشیم. حس جالبی بود. سطح رویی شن ها گرم و سطح زیرین سردتر. مسافت زیادی را پابرهنه روی شن ها طی کردیم، عالی بود. ساعت ۱۳:۳۰ می شد و زمان خداحافظی با کویر مصر. مصر رو ترک کردیم و برای نهار دوباره به خانه محلی قافله کویر برگشتیم. نهار صرف و پس از استراحتی کوتاه و برای رسیدن به دریاچه نمک خور قبل از غروب آفتاب، سریع حرکت کردیم. ساعت ۱۵:۳۰٫ حدود ۳۵ کیلومتری از خور به سمت طبس حرکت کردیم. چیزی از دریاچه نمک رویت نمی شد. در سمت چپ جاده ای بود که با سپری کردن اون دریاچه ی سفیدی ناگهان خودنمایی کرد. بزرگترین کارخانه پتاس خاورمیانه در این منطقه بنا شده است و جاده ی ذکر شده برای استحصال و حمل نمک از این منطفه ایجاد شده است. پلی گون ها، نمک یخ زده ( خشک شده) و در بعضی بخش ها آب دار. این دریاچه از نفوذ آب های زیرزمینی به سطوح بالایی ایجاد شده است که در مسیر خود نمک های کویر را به سطح زمین کشانده و با مواجهه آفتاب سوزان کویر، آب ،خشک شده و نمک روی سطح زمین باقی مانده است و … . آفتاب غروب کرده بود و هوا داشت تاریک می شد. آتشی روشن شد و یک دورهم نشینی گرم در کنار آتش داشتیم. چای صرف شد و دیدار از دریاچه نمک نیز به پایان رسید. پس از صرف شام با یکی از راهنمایان محلی، گشتی در داخل شهر خور ( آب گرم، یادمان شهدای گمنام ، آب انبار و باغات خور ) داشتیم و از بالاترین نقطه، شهر را نظاره گر شدیم. هوا سرد بود و نزدیک صفر درجه. پس از گشتی یک و نیم ساعته، ساعت ۲۳:۳۰ به خانه محلی برگشته بودیم و با تقسیم ، در اتاق ها استراحت کردیم. ساعت ۷:۳۰ بیدارباش. برنامه، روستای گرمه در ۳۵ کیلومتری خور. ساعت نزدیک ۹:۰۰ بود که به سمت گرمه حرکت کردیم. روستایی در دل کویر مرکزی ایران با باغات خرما، انار و بادام، با قلعه ای به جامانده از دوران ساسانی، تالابی زیبا ، با کوه های صخره ای و چشمه ای زلال در دل کویر با ماهی هایش. گردش در کوچه باغ های گرمه حسی جالب به انسان می داد و تجربه ای تازه و تصویر ذهنی جدید از کویر. حدود دو ساعتی در گرمه بودیم و از زیبایی های منطقه بهره بردیم ولی حیف که امکان بازدید از خانه محلی مازیار را پیدا نکردیم. مازیار ایرانی ساکن در فرانسه بود که کلیه دل مشغولی هایش در فرانسه را کنار گذاشت و به روستای اجدادیش برگشت و خانه محلی ای را بنا نهاد که اکنون از جای جای جهان برای دیدن این خانه محلی، به این روستا می آیند. ساعت ۱۲:۰۰ گرمه رو ترک کردیم و برنامه ها پایان یافت. نهار رو خوردیم و کویر را با تمام خاظرات ترک کردیم و ساعت ۰۰:۱۵ به تهران رسیدیم.

با تشکر از کلیه دوستان عزیز و مجریان برنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا